/
۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۷
رحمت اله محمدی کارشناس حقوقی و وکیل حوزه نفت، گاز و پتروشیمی در یک یادداشت ویژه بررسی می‎کند؛

جایگاه شرکت های دانش بنیان در کشورهای توسعه یافته و ايران

محمدی کارشناس حقوقی و وکیل حوزه نفت، گاز و پتروشیمی معتقد است شرکت‌های دانش بنیان در ایران با کشورهای توسعه یافته از ابعاد گوناگون دارای تفاوت‌های زیادی است.
..
کد خبر : ۶۰۸۱۹

رحمت اله محمدی کارشناس حقوقی و وکیل حوزه نفت، گاز و پتروشیمی

نبض نفت-  شرکت های دانش بنیان یکی از ایده های مبتنی بر خلاقیت و نوآوری بوده که بسیاری از کشور های در حال توسعه، سرمایه گذاری های کلانی بر روی اینگونه شرکت ها انجام داده اند. تاریخچه شکل گیری اقتصاد دانش ‌بنیان در عرصه بین ‌الملل به پس از دهه 1990 میلادی برمی گردد.

 وقتی که بحث توسعه فناوری اطلاعات، اقتصاد دیجیتالی و الکترونیک مطرح شد، کم کم ترکیب «اقتصاد دانش ‌بنیان» هم شکل گرفت. در واقع می ‌توان گفت این برهه مصادف است با زمانی که مولفه اصلی برتری، صرفا دیدگاه‌ های سنتی مواد اولیه یا کالاهای ساخته شده و نیم‌ ساخته و ابزار نبوده، بلکه یک مولفه جدید به مولفه‌ های اقتصادی اضافه‌ شده و اقتصاد مبتنی بر دانش شکل گرفته است. بر خلاف گذشته که اقتصاد مبتنی بر مواد و کالاهای فیزیکی و قابل لمس بوده، اقتصاد مبتنی بر دانش بر پایه فن آوری های مبتنی بر علم و دانش شکل گرفته است. بطور مثال زمانی اقتصاد مبتنی بر مواد اولیه بوده، زمانی مبتنی بر محصولات ساخته ‌شده بوده و این محصولات ساخته‌ شده در مقاطعی فولاد، در برخی از مواقع دیگر، هواپیما و در مقطعی تجهیزات الکترونیک و کامپیوتر بوده است.

اقتصاد مبتنی بر دانش پس از گذار از این دوران، شکل گرفت. از این مقطع بحث اقتصاد دانش ‌بنیان در دنیا مطرح شد. بنابراین ابتدا فن آوری های مبتنی بر دانش وارد بازار اقتصادی شده و بعنوان کالایی قابل عرضه در اقتصاد مورد شناسایی قرارگرفته و پس از آن، اقتصاد دانش بنیان در ادبیات اقتصادی گسترش پیدا کرده است. اما اینکه شکل گیری این مباحث در کشور ما چگونه بوده، یک بحث دیگری است که به اختصار بدان خواهیم پرداخت.

در کشور ما بحث اقتصاد دانش بنیان با یک رویکرد متفاوتی مطرح و ارائه شده است. فعالین اقتصادی در ایران، با مشاهده شرایط جدید اقتصاد بین الملل و بازار ناشی از توسعه تکنولوژی و فن آوری های نوین متوجه شدند، به چیزی متفاوت از قبل نیاز دارند. آنها دریافته بودند، در اقتصاد جدید، مواد اولیه به تنهایی نمی ‌تواند کارآیی کافی داشته باشد و در ساخت کالا و ابزار و تجهیزات خود را نیازمند مولفه ‌ای به نام فناوری دیده و نسبت به جایگاه فن آوری در اقتصاد جدید، اطلاع کافی داشتند، اما آنرا در اختیار نداشته و الزاما به صاحبان این فن آوری ها متکی بودند. لذا به جای ایجاد و توسعه تکنولوژی های مبتنی بر دانش و خلاقیت، از تکنولوژی های ایجاد شده توسط کشورهای توسعه یافته استفاده شد.اقتصاد دانش بنیان بر پایه خلاقیت های ناشی از تکنولوژی و دانش استوار است. اما در کشور ما به جهت نبود پایه موصوف، اقتصاد دانش بنیان بر مبنای تکنولوژی های عاریتی شکل گرفت. بطور کلی، تعریف اقتصاد دانش‌ بنیان در ایران به این صورت بوده که، هر چیزی که مولفه فناوری و نوآوری در آن پررنگ باشد، به عنوان اقتصاد دانش ‌بنیان تلقی می ‌شود. یعنی شرکت‌ های نوآور و فن آور هم به عنوان بخشی از اقتصاد دانش ‌بنیان تعریف می‌ شود. این زاویه دید و تعریف از اقتصاد دانش بنیان، با آنچه که در دنیا شناخته شده، متفاوت است.

از دهه هفتاد، اقتصاد دانش بنیان وارد ادبیات اقتصادی کشورهایی چون ژاپن و چین شده و فناوری و نوآوری بعنوان بخشی از بدنه اقتصادی شناخته شد. آمریکا زودتر از این به سمت فن آوری و نوآوری حرکت کرده ‌است. شرکت ‌ها و کسب و کارهایی که در فضای دانش ‌بنیان فعالیت می ‌کنند، بعنوان یکی از موتورهای محرکه اقتصاد دانش بنیان شناخته می شوند. این موتورهای محرکه که از به بخش خصوصی هستند در کشور ما به نام شرکت‌ های دانش ‌بنیان تعریف شده است. اما در هیچ کجای دنیا knowledge Company به این مفهومی که در کشور ما وجود دارد، مشاهده نمیکنید. در دنیا بیشتر شاهد Technology Base Company هستیم. اقتصاد دانش ‌بنیان می‌ بایست بیشترین کسب درآمد را از تعاملات دانش فنی و خدمات اینچنینی داشته باشد. اما در تعریف رایج در کشور، شرکت‌ های دانش ‌بنیان، شرکت هایی هستند که از یک سو یک تجهیز، ابزار و یا یک نرم افزار جدید طراحی یا بازطراحی کرده ‌اند و از سوی دیگر شرکت ‌هایی هستند که اصولا کارآفرینند. مثلا یک شرکت دستگاهی را به روش مهندسی معکوس ساخته و چون این دستگاه در حوزه هایتک بوده، این شرکت دانش ‌بنیان قلمداد شده در حالی که، ممکن است، این دستگاه در نتیجه دانش بومی و داخلی توسعه نیافته باشد.

در کشور ما تقریبا نوآوری در سطح بومی تعریف و شناخته شده است. ولی در کشورهای صنعتی و پیشرفته، نوآوری در افق بین ‌المللی معنا دارد. در این کشورها وقتی یک نوآوری صورت می ‌گیرد، قانون مالکیت فکری اجازه نمی‌ دهد دیگران از آن کپی ‌برداری کنند.

چون اقتصاد ما با فضای بین ‌المللی ارتباط چندانی ندارد، می‌ توان خیلی چیزهای تولید داخل را نوآوری قلمداد کرده در حالیکه در تعاریف بین المللی، نمی توان آنرا نوآوری نامیده و شاید در عرصه بین‌المللی، تکنولوژی و نوآوری مورد نظر ما ۵۰ یا ۶۰ سال هم قدمت داشته باشد.

 

 

مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر